محل تبلیغات شما

 آغاز هفته را آغاز میکنیم با درووود و لبخند، و می اندیشم به آسمان بارانی در آبانی دنیایی، بانوی پر غرورم را در زیر باران می یابم، با او زیر باران خواهم رفت، در جستجوی عشق، و می یابم عشق را در دیدگانش، چنان که در دیدگانم، بی شک تویی تمام عشق،شاید باید می پیوستیم در هم، تا گم شوند فاصله ها. اما چگونه می باید؟ این را من ندانم  تنها تو میدانی. به تو می نویسم دنیا، که من چون مومی در دستان توام، تا تو مرا شکل دهی و فرم دهی و هر جور دوست میداری بسازی. با دم مسیحایی خود در من بدمی، در شبی، در آغوشی مملو از عشق، و من ترانه لالایی برایت بسرایم همراه با نوازش دستانم با گرمای داغ و سوزنده تنم. دستانم حفاظی پولادین باشد، تا صدف وار نگاهبانی کنم از مرواریدم.  من غرق در پیچش های گیسوانت، که چون سنبل های طلایی بر روی شانه هایت تلالو می کند. با نگاهی مست میشوم و آغوشت را به آغوش می کشم. آه دنیای من ای همه هستی من، ای یقین من، ای تمام من، تو را دوست میدارم. 

من و ت‌ و خیال آدینه

 تو را دوست می‌دارم

دوستت دارم های من

تو ,من، ,ای ,  ,باران ,هفته ,و می ,عشق، و ,من، ای ,دهی و ,را در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرااندیشان